به دور خود، مِیل به پیله بستن داشت چو کرم های ابریشم، چنین می پنداشت که سر ز پیله باز خواهد کرد روزی نو ز حبس های ابد، سرِ گسستن داشت و کرمِ کوچک این خانه تار تنید تمام روزنه ها پُر، امید رستن داشت دلش به خلوت خود، خو گرفت و تنها ماند ز فکرهای های رهایی، خیال جَستن داشت و کرم کوچک پیله، به دوری عادت کرد گهی خیال رهایی، گهی نشستن داشت و فکرهای نهایی ادامه خواهد داشت چرا که کرم کوچک، غم شکستن داشت "شیما مجیدی" ,انزوا,انزوای اجتماعی,انزوا طلبی,انزواء حرف,انزواء فيس بوك,انزو زيدان,انزوا و گوشه گیری,انزواء الحروف,انزوای مجازی,انزوای خلخالی ...ادامه مطلب